جک

امیدهای ایران
سلام دوستان جک این ماه این است:
۱-یک روز یک مرد به آینه نگاه می کند و می گوید: سلام خره.

۲-یک روز یک مرد وارد شیرنی فروشی می شود و می گوید: آقا میخ دارین؟. آقا: نه نداریم. فردای آن روز دوباره آمد وگفت آقا میخ دارین؟ آن مرد گفت نه. دوباره آمد وگفت آقا میخ دارین؟ گفت نه.
یک روز آن مرد گفت آقا میخ دارین؟ ان مرد گفت نه وزدش که  به دیوار چسبید! یک عکسی هم آن جا بود که آن مرد گفت تو هم میخ می خواستی؟ 

۳-یک روز یک خرگوشه می ره تو دارو فروشی و می گوید آقا هویج داری؟ مرد:نه نداری.
فردا آمد و دوباره گفت آقا هویج داری؟ مرد:نه.    دوباره آمد و این دفع صاحب مغازه می زیه تو دندانهاش ومی شکنندومی ریزند. فردا دوباره می آید ومی گوید آقا آب هویج داری؟

۴-
یک روز یک مرده زنگ می زنه فلسطین می بینه اشغال قطع می کند.

۵-
یک روز یک آمرکایی ویک ترک و یک مرد اسپانیایی با هم مسابقه دادند این مسابقه این بود که هر که بتواند بیشتر در یک طویله پیش یک خره زندگی کند برنده است.پس شروع کردند .
آمریکایی رفت وتا یک هفته در آنجا ماند و وقتی بیرون آمد گفت اکسیژن اکسیژن. اسپانیاییه رفت و یک روز بیشتر از آمریکایی ماند ووقتی بیرون آمد گفت اکسیژن اکسیژن. نوبت به ترکه رسید.۲سال در آنجاماند واین دفعه خره می پره بیرون ومی گوید اکسیژن اکسیژن.